متاسفانه کشور ما چند سالی هست که شکافی بین تاریخ باستانی و اسلامگرای داره ایجاد میشه و متاسفانه بیشتر از ان جهت که هر روز هم داره عمیق تر میشه.
از نظر من تعصب بیجا روی هر چیزی با منطق سازگاری نداره
چرا
خب در یکی از روز های دهه هفتاد در جایی از غرب ایران که واسه خیلی ها ناشناخته اس
یه زن و یه مرد با هم ازدواج کردند نتیجهش شده من. رامین خالدیان کبیر. که یادم میاد البته اون موقع اینقدر کبیر نبودم. میکروسکوپی بودم. یادش بهخیر چه دورانی بود. بگذریم. طنزشو ادامه بدم خوشتون نمیاد. :))))))
خلاصه شدم یه کُرد ایرانی (نژاد) و گویش (سورانی) و ایرانی (تابعیت) و سنی و مسلمون.
به کدومش عشق داشتهباشم؟ کدومش دستِ من بوده؟ احتمال نمیداشت تو حراره، پایتختِ زیمبابوه به دنیا بیام و بشم یه سیاهپوستِ مسیحیِ زیمبابوهای؟ امکان نداشت بشم یه کاناداییِ بیخدا؟
برای همینه که میگم داشتن تعصب به همچین چیز هایی خیلی معنی نداره اما برای خودم تناقصی نمی بینم که این چیز هایی که به واسطه تصادف دوست داشته باشم ولی مطمئنا توی چش کسی فروش نمی کنم.
اینو چرا میگم
هم تو دوره قبل از اسلام دوره صعود داشتیم هم بعد اسلام
برای همین کشمکش این دو گروه رو درک نمیکنم
طبیعتا غیر از عرق مذهبی کشور شما پیشینه تاریخی هم داره
از قضا کشور ما از کشورای فول اپشن باستانی بوده و دلیلی برای تنفر یا اعلام برائت ازون دوره نمیشه پیدا کرد
خب یه ماجرایی رو میگم
سالای سال، دولتِ استرالیا در موردِ افشا کردنِ تاریخ و پیشینۀ خودش احتیاط به خرج میداد. اینکه در این زمینه قانوني هم وجود داشت یا نه خبر ندارم؛ منتها بههرحال دولت، از افشای تاریخش حمایت هم نمیکرد.
مگه چیه قضیه؟
راستش ماجرا اینه که اساساً کشورِ استرالیا رو مجرما تشکیل میدن. فقر و اختلاف طبقاتی تو کشورِ انگلیس بیداد میکرد. خیلیا به جُرمای کوچیک، یا اساساً بدونِ جُرم و بهدلیلِ وکیل نداشتن و آشنا نبودن با حقوق، به مجازاتِ سنگین محکوم شدهبودن. حتیٰ با جُرمایي از قبیلِ دزدیدنِ نون مثلاً. بهصرف نبود نگه داشتنشون و به صلاح نبود اعدام کردنشون. پس چیکار کردن؟ فرستادنشون یه جای دربوداغون، اون سرِ دنیا.
صحبت کردن در موردِ نژاد خیییییییییییلي وقته از مُد افتاده؛ ولی همون جماعتِ مجرم، همون دهکِ خیلي خیلي پایینِ جامعۀ انگلیس هم با خودش فرهنگي به اونجا بُرد که باعث شد کشورشون الآن جهانِ سومی و در حالِ توسعه نباشه. یه کشورِ شیک و تمیز باشه اون سرِ دنیا.
چیزي که دولتِ استرالیا از افشاش خجالت میکشید البته خجالتآور نبود چندان. افرادِ داغوني رفتن به اون کشور و افرادِ درستحسابیاي از اون کشور سربرآوردن. چیزایِ دیگهاي هست که دولت و ملتِ استرالیا باید ازش شرمنده باشن: رفتاري که با بومیا یا همون اَباوریجینالا کردن.
مجرمای انگلیسی فقط بخشِ مثبتِ فرهنگشون رو با خودشون به اون سرِ دنیا نبردن؛ بخشِ سیاهشو هم بردن. زماني که به آمریکا رفتن با سرخپوستا درگیر شدن و تقریباً منقرضشون کردن (گرچه خیلیا اصرار دارن بگن «تقصیر، دونفره بود»؛ ولی اینکه چه کسي اول اونجا زندگی میکرد و چه کسایي منقرض شدن و چه کسایي روی جنازۀ اونا به عرش رسیدن، خیلي جای بحث باقی نمیذاره.
خب چرا اینا رو گفتم ؟
برای ما که هم چین پیشینه ای تاریک رو چه در وجه اسلامی چه در وجه باستان نداریم چرا باید نسبت به اون ها جبهه گیری داشته باشیم
میشه هر دوتا رو دوست داشت بدون تنفر از همدیگه اینجوری بهتر نیست؟
همین :)
پنج سال...برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 88