کمدی قلابی

ساخت وبلاگ
این روزا شاهد سر در اوردن کمدین ها و طناز های هستیم 
کسانی که شرایط ابدوغ خیاری کشور براشون دست مایه طنز میشه و از هر چیزی شروع به ساختن طنز میکنن
شوخی کردن با اختلاس ها قیمت دلار نبود دارو نبود پوشک یا هر چیزی دیگه ای خب چرا ؟؟؟ 
کمی بررسی کنیم 
کمدی را اگه بهترین هنر دنیا ننامیم دست کم یکی از سرگرم کننده ترین هنر های دنیاست 
چرا 
خب رسانه سلاح بسیار قویی برای کنترل افکار است 
فیلم "شبکه" که یکی از شاهکار بسیار زیبای دنیای سینما در سال 1976 است 
یک صحنه مشهور ترین صحنه تاریخ سینماست 
مارِ بازدیدِ شبکه پایین اومده. مجریِ نسبتاً خل‌وضع با سروریختِ داغون، درست سرِ لحظه‌اي که قراره اخبار پخش شه میاد تو استودیو. با پیژامه و بارونی و صورتِ خیس از بارون
جلوی دوربین یه سری حرفای اعتراضیِ شدید می‌زنه با لحنِ بسیار بسیار تند. البته که حرفاش سویه مشخص ندارن و یه مشت کلی‌بافی‌ان. به‌قدري تند و شورانگیز می‌گه که یهو تمامِ آمریکا شروع می‌کنن دیدنِ این برنامۀ شبکه. بلند می‌شه سرِ پا می‌ایسته و بدونِ توجه به دوربین، تو استودیوی خبری راه می‌ره. کارگردان با بدبختی دوربین رو باهاش هماهنگ می‌کنه. نهایتاً می‌گه لازم نیست اعتراضِ فیزیکی بکنین؛ فقط کافیه همه داد بزنین:
I'm mad as hell, and I can't take it anymore.
در حدِ مرگ عصبانی‌ام و دیگه بُریده‌م.
شعارِ باسمه‌ای و بدونِ هدفِ خاص.
رئیسِ قبلیِ شبکه تو خونه‌ش نشسته و از این مسخره‌بازی خجالت می‌کشه. از این‌که همکارش خودشو به این وضعیتِ رقت‌انگیز انداخته. اما بچۀ (یا شاید نوۀ؛ یادم نیست) رئیسِ سابق پنجره رو باز می‌کنه می‌بینه همه از خونه اومده‌ن بیرون و دارن همین جمله رو داد می‌زنن ... همه...
حتیٰ بچۀ خودشم جَو رو که می‌بینه شروع می‌کنه داد زدن! رِیتِ برنامه به عرشِ اعلا می‌رسه.
ادامه‌شو کار نداریم که چه بلایي سرِ این شعار میارن و هزار برابر مبتذل‌ترش می‌کنن و براش برنامه می‌سازن که اولش همه همین شعار رو تکرار می‌کنن و دست می‌زنن؛ و یارو مجریه رو به‌عنوانِ پیامبرِ عصبانی معرفی می‌کنن...
ضمناً اون مجریه به‌خاطرِ این فیلم اسکار گرفت (سه ماه بعد از مرگش.)
تفسیرتون چیه؟؟؟
من فکر میکنم تصمیم داره هژمونی رسانه رو نشون بده 
شاید براتون جالب باشه در اوایل اختراع تلویزیون در امریکا به هیچ عنوان برنامه ای سیاسی از ان پخش نمیشد و بیشتر برنامه ها در قالب کمدی فیلم های درام و یا موزیک بود امثال کار های چارلی چاپلین و اینا
و اگه اشتباه نگم اولین مناظره انتخاباتی که در امریکا در تلویزیون پخش شد سال ۱۹۴۳ بود
چرا ؟
ترس از هژمونی رسانه رو نمیشود نادیده گرفت
از بحث اصلی خیلی به حاشیه رفتیم 
به کمدی بپردازیم
بسیاری از کمدی ها از درون درد ها متولد میشوند 
شاید به همین خاطر باشد که غمگین ترین ملت ها موفق ترین کمدین ها را میسازند
به عبارتی نمیشود منکر این شد که خیلی وقت ها زمانه تباهی و خفقان باعث ایجاد طنز خوب میشه
در این مورد اگر کمی به به صده های پیشین ایران برگردیم 
دو طنز عبید زاکانی و چرند و پرند دهخدا رو داریم
چرند و پرند در زمان محمد علی شاه نوشته میشود
مقاله های که در ایران نوشته شده است نسبت به مقاله های که نویسنده بعد از مهاجرت به سوِییس نوشته میشود قوت انکار ناپذیری دارد
چرا 
خب در بالا دلیلشو گفتم
یا طنز عبید زاکانی
چرا طنز عبید زاکانی همچنان قوی ترین. طنز فارسی ست؟؟؟
برای درک عصری که عبید زاکانی متولد شد همین بس که 
شخصی {که اسمش دقیق یادم نمی اید الان} در وصف استیلای ایران در عصر غز ها شعری به این مضمون مینویسد : "که دختر باکره ای نمیبینی جز در شکم مادر "
حال عبید در زمانی متولد شد که پسری پیدا نمیشد ینی دخنر که هیچ پسری نمانده بود که بهش تجاوز نشده باشد مگر انکه که خیلی بد قیافه باشد
که همه در ازای استیلای ایران در عصر مغول اتفاق افتاده بود
پس چی شد ؟؟
کمدی و تباهی میتوانند تنگ هم باشند شاید عجیب باشد
این هارا به این دلیل گفتم که خیلیارو توی توییتر یا اینستا میبینم که در این شرایط که مردم در سخت ترین شرایط اقتصادی سی سال اخیر قرار دارند
همین را دستمایه طنز خود قرار میدهند
امثال قاوف یا ولگرد یا اشکان مدیری
هر روزه به تعداد واینر های اینستاگرام افزوده میشه
البته شاید ارزش کار آنها را نتوان در حد طنز دانست
خب بالطبع شاید بگید مثلا این ها اگر طنز پردازی نکنند اتفاق خاصی که نمیوفته 
خب راستش شاید درستم باشه این حرفتون
بالاخره طنز یکی از فوایدش فراموش کردن دوشواری هاست
برای همین خیلی عجیب نیست که شما وقتی برای خرید رب ۲۰ تومن هزینه کردی و بسیار عصبانی هستی به این توییت " برای خریدن یه رب ، باید یه رب ...."قهقهه بزنی

 زیبا نیست ...

پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:15