بشر خودشیفته هزاره سوم

ساخت وبلاگ

“ ما فقط در برابر خودمون مسئولیم “
مسموم ترین تفکر شکل گرفته در بشریت.
از نظر کیرکگور در مرحله ی دوم تکامل بشر یعنی بعد از مرحله ی لذت گرایی ( زندگی نوجوانانه از نظر تکامل ) و در مرحله ی اخلاق گرایی ( مرحله ی بزرگسالی از نظر تکامل ) ، بشر خود را به دنیایی که در آن زندگی میکند متعهد میداند و سعی میکند مسئولیت پذیر باشد.
در قبال جامعه مسئولیت ها رو قبول میکند.
مثلا سر کار می رود و شغل های حساس رو قبول میکند.
حتی ( اینجا تنها لذت گرایی نمیتونه توجیه فعالیت ها و روش زندگی باشه و به مسئولیت پذیری هم نیازه ) .
حتی اغلب ادیان ازین دوره مسئولیت هایی فردی و اجتماعیی را بر فرد واجب میکنند.
در این دوره بشر
در قبال تک افراد حاضر در زندگی مسئولیت پذیر می شود مانند فردی که با او زندگی میکند یا فرزندی که مسئولیت آن را میپذیرد و آن را به دنیا می آورد و ... .
جابز در جمع فارغ التحصیلای هاروارد گفت که : اینکه ما بگیم فقط در قبال خودمون مسئولیم حل کننده ی زندگی انسانی و بشری نیست. شاید زندگی حیوانی رو توجیه کند و لذت طلبی را ارضا بکند .
جنگ ها به وجود آمدند چون صادر کننده ی فرمان جنگ فقط در برابر خود و لذاتش مسئول بود و مسئولیتی در برابر جامعه برای خودش قائل نبود. همینطور دزد ها ، سیاسیون کثیف ، قاتل ها ، متجاوزان و به طور کل همه ی ناهنجاری ها و رذایل اخلاقی ناشی از این تفکر مسموم هستن که امروزه سرلوحه ی زندگی اکثریت نسل جدید و مصرف گرای جهان قرار گرفته است.
اما انسان ویژگی منحصر به فرد دیگری داره به اسم انسانیت و این یعنی تعهد و مسئولیت ما در برابر خود،آدم های اطرافمان ، جامعه و بشریت.
در عصری هستیم که معنا در اکثر وجهه های زندگی بشر جای خودش رو به قدرت داده است.
تصور جامعه ای بدون انگاره های اخلاقی ترسناک است.
از نظر من هجوم دیتا های مبتنی بر اتکا به خود، امتناع از گوش دادن به دیگران، وجهه خطرناکی را از آینده به ما نمایان می کند.
اکثر معنا هایی که در زندگی با کمال میل آنهارا پذیرفتیم دلالت بر رفتار جمعی و اهمیت دادن به دیگران دادند.
به لطف این معناهاست که وطن پرستی، قوم گرایی شکل گرفته اند
به لطف دیدگاه های وطن پرستی ، بشر به همنوعی از خود کمک میکندکه احتمالا در طول زندگی کوچکترین هماورد شخصی با هم پیدا نمی کنند.
صرف دیدن خود به عنوان تنها موجود قابل پرداختن باعث وجود دنیا های بیشمار در جامعه میشود.
جامعه ای رو در نظر بگیرید که تمام جمعیت آن به جای اهمیت دادن به حقوق متقابل تنها به حقوق خود اهمیت میدهند.
برای بشری که در چندین هزار سال تکامل به زندگی جمعی و گروهی که از پایه های آن اهمیت دادن به همدیگر بوده پایبند بوده
کنار آمدن با خودمحوری احتمالا سخت خواهد بود الزاما نه در زمان حال
سیل ناگریز انسان های موفق و افسرده و یا آمار بالای خودکشی در کشور های جهان اول اشاید گریزی بر این باشد.
از قضا هر چی اوضاع به جلوتر می رود اوضاع اسفناک تر میشود.
دغدغه های هویتی و درونی از انقلاب صنعتی به بعد بیشتر نمایان شده است.
و به خصوص در ۳۰ سال اخیر با رشد سریع ابزار های ارتباطی رشد بیشتری رو تجربه کرده است.
در خلوت خود گاهی به این موضوع می اندیشم که انسان در خود چه چیزی جز چند تکه گوشت، شبکه ای از رگ های خونی و استخوانی بدقواره دیده که چنین به خود مینازد؟
دستور قتل یکدیگر را میدهند.
مدال دروغگویی را از یکدیگر میقاپند.
و به خیال خود بر روی سکوی غرور و عظمت ایستاده و گویی فراموش کرده که چیزی جز چند تکه گوشت قرمز نیست.

پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 0:38