1349

ساخت وبلاگ

در من ارديبهشت ماهِ سالِ يكهزار و سيصد و چهل و نه شمسی است؛

سالِ پرتاب آپولو به ماه، سال فراوانى و سفره و تعارف همسايه به شام..

ساليست كه قرار بود جانِ كسى به نرده ها و طلا و نان و سكه ها گير نكند..

ساليست كه مهرى و جلال و سهراب و مليحه و علا وجود دارند

طبعا نمیتوان حدس زد اسمم رامین باشد..

بهروز و ناصر به آسمان وصله شدند،

سالى كه قرار گذاشتند جنازه اى در سطل آشغال نباشد ديگر..

در من سال چهل و نه است.

 هنوز مغازه ها تا خروسخون بازند و زنجيرْ كاشونى و دسمالْ يزدى هنوز كاربرد دارد.

هنوز زهرمارى فروشهايى هستند كه يك مورد منكراتى را با يك مورد منكراتى تر قاتى مى كنند و

به خورد جاهل ها مى دهند..

 هنوز برنج ايرانى دم مى كنند،

در من سال چهل و نه است.

در من،

يك گوشه،

يك مادر دارد نوزادى را شير مى دهد و كسى به پستان برهنه اش توجهى نمى كند هرگز،

هنوز همه براى قيصر،

جلوى سينما صف مى كشند.

در من هنوز چهل و نه است.

در من هنوز يك كنجى از يك خرابه،

هفت برادرِ ناتنى

مست مى شوند از چشمت..

هنوز قسمتی ‌از‌ تو‌،

در‌ مست ‌ترین ‌قسمت‌ِ من

جا مانده

گير كرده

ورم كرده..

در من ارديبهشت ماهِ سالِ يكهزار و سيصد و چهل و نه شمسی است..

و هنوز قسمتی ‌از‌ تو‌،

در‌ مست ‌ترین ‌قسمت‌ِ من

جا مانده.

پنج سال...
ما را در سایت پنج سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminkhaledian بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:15