پنج سال

متن مرتبط با «واتسون» در سایت پنج سال نوشته شده است

شرلوک و واتسون در تهران

  • شبی پاییزی در کافه ای در تهران...شرلوک :   موقعیت ساعت سه دو نفر وارد شدن بریم تحلیلواتسون :  حلهشرلوک :  نمره دهی؟واتسون : سیاهه هشت نارنجی هفت و نیمشرلوک :  سیاهه درسته ولی نارنجی تهش هفت و بیست پنجواتسون : چرا؟شرلوک :  از سارا جذابتره ولی از کایلی کمترواتسون :  به نظرم در حد کایلیشرلوک :  نه کایلی اپشنای بهتری داشتواتسون : پس 7.25اهنگی از تتلو در کافه پلی است واتسون به ویتر میگوید آن را به اهنگی از نامجو تغییر بدهدشرلوک متوجه زمزمه قسمتی از اهنگ ترنج توسط دختر مورد نظر می شودبعد ده دیقهشرلوک :  وقتی دختره وارد شد اهنگ تتلو رو شنید به دوستش گفت این کدوم اهنگشه ؟ در حالی که برای نامجو داره هم خونی میکنه دو سبکی که کلا نمیگنجن تو یه کاسه نظرتو چیه؟واتسون : نظر خاصی ندارمسیگارشو در اورد. خودش پیش قدم نشدسیگار کشیدن و به دست گرفتنشو دقت کردی کاملا تابلو بود ناشیهپس از سیگار داره به عنوان نردبون مقبولیت خودش استفاده میکنه برخلاف دوستشواتسون :  استدلال ضعیفیه بازمبعد چن دقیقهواتسون :  با این دیگه اثبات میشهشرلوک :  بگوواتسون :  حرفاشونو گوش دادی؟شرلوک :  کاملا یه گوشم باهاشونهواتسون : دقت کردی وقتی یارو از مهمونی تولد دوس پسرس گفت بلافاصله یه خاطره با همینمضمون با بار مثبت برا خودش گفتشرلوک :  فرضیه ثابت شد دقیقا این همون دوستشه که میخاد از دوستی باهاش برا خودش اعتبار بخرهبعد ده دقیقهواتسون :  وقتی میخنده دقت کن بهشخنده خودشو می پوشونهبه نظرت چه نشونه ای میتونه باشهشرلوک :  دو حالت داره یا اعتماد به نفس درونی رو نداره و یا خیلی دوستی نداشته که باهاش راحت باشهواتسون :  میشه گفت تک فرزندهشرلوک : &n, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها